سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه نسیم


       انسان، چیستی او و چگونه زیستن وی، مرگ و سرنوشت پس از مرگش را شاید بتوان به داستانی تشبیه کرد که ابتدا و انتهایی دارد. ابتدای داستان انسان، هبوط آدم از بهشت و انتهای آن بازگشت به همان جاست. روح جاودان و فناناپذیر است و بر اساس این ویژگی روح است که زندگی، اخلاق، مرگ و... معنا می­ شود.

   ابتدای داستان انسان با هبوط در زمین آغاز می شود. زمینی را که انسان بر روی آن هبوط می­ کند، شبیه زندان است و آدمی زندانی این زندان. اصل همه چیز در جای دیگری است و هر چیزی در این­ جهان سایه و تصویری بیش نیست. همه­ ی چیزهایی که در این­ جهان باعث لذت، شادی و غم آدمیان می­ شوند، همانند سایه­ هایی هستند که زندانیان زندان را به خود مشغول می­ سازند.

   در این جهان اکثرا نیروی انسانها در خدمت بر آوردن هوسها و شهوت ها قرار می­ گیرد و همیشه انسانی به معنای انسان یافت می­ شود که خلاف آن را نشان دهد. شاید بتوان گفت در دنیا همواره ظالمی هست که ظلم ­کند و زیر پا مانده ­ای که به ظلم گرفتار ­آید؛ و نیز خونخواری که خون بریزد و کسی که خونش ریخته ­شود. و در جهان همیشه کسی هست که از بیشترین نعمتهای جهان برخوردار است و کسی که داراییش دسته گلی است که سر چهارراهی بفروشد و نیز کسی که با ناله و درد شب را به طلوع صبح پیوند ­می­ زند و دیگری که چندان درد را نمی­ شناسد. التیام بخش این همه درد چیست؟ برای التیام بخشیدن به دردهای آدمی باید­ کوشید تا سعادت حقیقی و راه رسیدن به آن را یافت.  

    اما میانه­ ی داستان انسان، زندگی در این­ جهان است؛ شیوه­ ی زندگی در این­ جهان حائز اهمیت است. انتخاب نوع زندگی یعنی زندگی توأم با اخلاق و درستی و زندگی براساس ظلم انتخاب بزرگی ست که سرنوشت انسان را در جهان بعدی مشخص می­ کند.  این­ جهان محل مهیا شدن انسان برای بازگشت به موطن اصلی است. هدف از زندگی در این­ جهان یافتن حقیقت و به دست آوردن آن است و سعادت حقیقی نیز در همین است. خدا حقیقت است و رسیدن به خدا دشوار است، اما او غایتی عالی است. خدا غایت بزرگی ست و هنگامی که او غایت زندگی قرار گیرد، انسان مجبور می ­شود که به اندازه­ ی غایتش رشد کند و بزرگ و خوب باشد. اگر انسان از تمام بندهای این جهان رها شود و رهایی هدفِ کلِ زندگی انسان باشد به مقصد خویش می رسد.    

   افلاطون معتقد است که در طبیعت انسان دردها و لذتها و آرزوها وجود دارد و از این دردها و لذتها به عنوان لذت طبیعی نام می­ برد و در مقابل آن دیگری مکتسب است و انسان خود آن را به دست می­ آورد و آن تلاش برای رسیدن به نیکی است. این دو در وجود انسان است و گاه با هم سازگار و گاه در کشمکش هستند. اگر در این کشمکش نیروی دوم غالب شود انسان را با راهنمایی خرد به سوی نیکی می­ برد و اگر نیروی تمایل غریزی و عاری از خرد چیره شود، آدمی را به سوی لذت می­ کشاند و این حالت لگام­ گسیختگی است (فایدروس). اما از سوی دیگر چنین نیست که انسان زندگی را رها کند یا مظلوم در برابر ظالم سکوت کند و یا کسی برای زندگی بهتر تلاش نکند. باید جامعه­ ای بنا شود که در آن همگان به خوشبختی و سعادت حقیقی دست یابند.

    انتهای داستان انسان مرگ است، مرگ انتقال از این جهان به جهان دیگر است و مرگ عملاً نوعی عبور و گذر از ساحت سایه و فرع به سوی عالم اصلی و حقیقی است. انسان که از عالم بالاست باید بازگردد و چون مسیر بازگشت از مرگ می­ گذرد، مرگ خواستنی و گرامی ست. پس غایت زندگی انسان بازگشت به خانه است و مرگ نیز وسیله­ ی بازگشت است.

 



لیلا ::: سه شنبه 98/6/26::: ساعت 11:32 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 241
بازدید دیروز: 122
کل بازدید :346393
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
شعر کوتاه[2] . شمع و پروانه . عدالت. ظلم. گنجینه. علی. منجی . عشق. جنون. لیلا. مجنون. ابراهیم. حسین. کربلا . عشق. یوسف. زلیخا . فدای سرت. مشکلات. حسرت. سنگ. ترس . فراز. فرود. نیکی. پاداش . فیثاغورث، فلک؛ چرخ و فلک . قران. ایوب. صبر . قیاس اقترانی . گنجشک. سرما. عهد بوق. مدرسه. . مادر . مهر. کین. عصر زرین. امپدوکلس. یونان. منجی . نگاه. درد. دل. زخم. . نیلوفر، مرداب، لاله، رز کویر . یاس. امید. انگیزه . کلافگی. کلاف. گره. بلاتکلیفی . کوزه، دخترک. باد. آب . آب، روشنایی، خواب. رفتن . آخرین ایستگاه، قطار، تنهایی. . آرزو. حسرت. فرصت. نقش. . ام البنین . امید، رویا، شیرین، فرهاد، لیلا، مجنون . انسان. هابز. ارسطو. امام ساجدین. خلیفه الله. . بابا نان داد . بهار، تابستان، پاییز، زمستان، درخت. . تردید. نیمه تاریک. معلق ماندن . ترس. خقیقت. ضرب المثل. عیب . تناسخ. هند. کره. انتقال. یونوسوس. زئوس. پرسه فونه . تو را دوست دارم . جاذبه زمین . خانه، دل، ویرانه، رفتن . دروغ؛ زمین، اسمان، کوه، رود . دلتنگی. کوچه . کوله بار. بن بست . دوستی دختر و پسر. تاریخ. ازدواج . رمان. ایرانی. اینترنتی. دوستی . روزگار، شادی، غم.سوگ . زندگی. رنج. درد جاودانگی. ناکامی. . زندگی. کتاب. قران. . ساده. رمان. کوری. ساراماگو. . سارتر. جهان. نیمه گمشده . سایه، ماه، ستاره، باران . سردرگمی، گیجی، کلافگی . شعر عاشقانه . شعر ناب .
 
 
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<